بيعت قلبي ، شرط اصلي

 مرحوم صاحب مكيال بيعت قلبي را چنين معنا مي كنند:

« تصميم قلبي محكم و ثابت بر اطاعت امام و ياري او با نثار جان ومال .»(1)

وقتي به ولايت امام معترف و معتقد باشيم ، طبيعتاً پذيرفته‌ايم كه او از ما به ما سزاوارتر باشد . او را صاحب ومالك اصلي دارايي خود دانسته‌ايم و آنچه در دست داريم را فضل او و امانت او مي‌دانيم . اينگونه علاوه بر اينكه گوش به فرمان او و دست به خدمت او و پيگير دستور اوييم ، آنچه داريم در راه او صرف مي‌كنيم . اگر امام يار بخواهد ،‌ما جان نثاريم و اگر از مالمان طلب كند ، به پايش مي‌ريزيم . اگر اين آمادگي و عزم قلبي در ما ايجاد شده باشد ، يقيناً با قلب خويش اين بيعت را انجام داده‌ايم . اينگونه بيعتي ، شرط اساسي و پايه‌اي عهد و ميثاق است و اگر اينگونه عهد سپاري و پيمان‌بندي در روح و قلب ما شكل بگيرد ، ركن اصلي بيعت را به دست آورده‌ايم.

 

 

 

بيعت زباني و ظاهري

 پس از اين آمادگي روحي است كه زبان ما به اقرار اين عهد مي آيد و اين پيمان بستن را آشكارا نشان مي‌دهد و ابراز مي كند. همانگونه كه در اعمال روز غدير اين دعا نقل شده است:

 اللهم سمعنا و اطعنا و اجبنا داعيك بمنك ...

فإنا يا ربنا آمنا بمنك و لطفك اجبنا داعيك

واتبعنا الرسول و صدقناه و صدقنا مولي المومنين ...(2)

خدايا ! شنيديم و اطاعت نموديم و دعوت كننده‌ات را به فضلت اجابت كرديم ...

پس از اي پروردگار ما ! ما ايمان آورديم و به لطف و فضل خودت دعوت كننده‌ات را اجابت كرديم و از رسول تبعيت نموديم و او را و مولاي مومنان را تصديق كرديم .

اما اقرار به زبان و نيز بيعت ظاهري - كه همان مصافحه و دست دادن با امام است - شرط تحقق بيعت نيست ، اين بيعت قلبي است كه بر همه‌ي ما واجب است و با ايمانمان پيوند دارد . چون ايمان ، همان پاي بندي دل و تسليم جان در مقابل فرمان و دستور امام مي باشد . پس بيعت زباني وظاهري ، نشانه‌ي تماميت و بروز و ظهور بيعت است و نبود امكان اين دو به خاطر نبود ما در غدير باعث نمي گردد لزوم اين پيمان بستن از ما برداشته شود و امكان آن از ما سلب گردد.

درهر روزگاري مي‌توان قلباً با پيامبر و امام بيعت نمود و نيز نيكوست كه با به كارگيري دعاهاي رسيده از جانب معصومين عليهم السلام اين پيمان سپاري را به زبان آوريم . اگر چه از اين كمال بزرگ محروميم كه دست در دست مولايمان بگذاريم و در منظر و محضر او به او قول بندگي دهيم . به هر روي اين بيعت بر گرده‌ي ماست و ما از طرف پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله از طرف خداوند مأمور به گرفتن اين بيعت شدند .

 

 

 

تقيّد پيامبر صلي الله عليه و آله برگرفتن بيعت

 پس مأمورم از شما بيعت بگيرم و با شما دست بدهم بر اينكه قبول كنيد آنچه از طرف خداوند عزوجل ، درباره‌ي اميرالمومين و جانشين‌هاي پس از او آورده‌ام – كه آنها از نسل من و اويند - امامتي است كه فقط در آنها به پا خواهد بود(3)... پس اي مردم ! باخدا ، من ، علي – اميرالمومنين - و حسن و حسين و ائمه بيعت كنيد....(4)

 

ما هم بيعت كنيم ؟

وقتي يقين داريم كه مخاطب اين فرمان تنها ساكنان بركه‌ي خم نيستند ، و هنگامي كه مطمئنيم براي حركت در مسير خداشناسي و دينداري بايد به اين دعوت پيامبر لبيك بگوييم ، آن وقت اين وظيفه بيشتر نمايان مي شود . هر چند دست دادن باپيامبر در همه‌ي روزگاران مقدور نيست ، اما همه وظيفه داريم در هر زماني بااطاعت از فرامين نبوي و علوي دست بيعت به سوي پيامبر داراز كنيم و با پذيرش ولايت خدا و اوليايش اين عهد را به گردن بگيريم .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:




برچسب ها : مقاله, قائم,

موضوع :
«مقالات» ,  ,